۱۳۹۰ اردیبهشت ۲, جمعه

تزهائی در باره وضع کنونی طبقه کارگر

تزهائی در باره وضع کنونی طبقه کارگر
هلموت فلنر
برگردان میم حجری
سرچشمه: کومینفرم اطریش
http://www.kominform.at
27. 11 . 2003


پیشکش به یاد خروشان آصف و صابر و شناسائی

1
تز اول

• در دولت های صنعتی در سال های اخیر دامنه کلی طبقه کارگر به معنی وسیع کلمه وسعت یافته است.
• در بسیاری از کشورها (از جمله اطریش) در سال های اخیر تعداد کارگران در بخش های تولیدی و در بخش های موجد اضافه ارزش و تعداد پرولتاریا در صنعت و حرفه های دیگر (کشاورزی، ماهیگیری، جنگلبانی، معادن و غیره) افزایش یافته است.
• این افزایش علیرغم میزان چشمگیر بیکاران و علیرغم تعویض محل تمامت کارخانه ها و شرکت ها و کوچ آنها به خارج (کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته از قبیل چین) صورت گرفته است.
• گسترش بویژه بخش خدمات به افزایش چشمگیر تعداد کارگران زن در چارچوب طبقه کارگر منجر شده است.

2
تز دوم

• اقشار هر چه بیشتری از مزدبگیران (حتی از میان متخصصین و متخصصین عالی و آکادمیکی و یا دانشگاهی) «پرولتریزه» می شوند.
• وضع آنها در محل کار، وابستگی آنها به ریاست کارخانه و شرکت، استاندارد اجتماعی، حقوق کاری، مالی و غیره آنها و همچنین وضع زندگی آنها هرچه بیشتر به وضع طبقه کارگر نزدیکتر می شود.
• این پدیده در عرصه کارمندان پائین رتبه، مثلا در بخش کومونیکاسیون، حمل و نقل همگانی، خدمات بهداشتی و اجتماعی نیز به چشم می خورد.

3
تز سوم

• مناسبات کاری ـ همگی ـ دستخوش تغییرات عظیمی اند.
• زیر پا نهادن حقوق کاری حتی در مناسبات کاری معمولی هر چه بیشتر رواج می یابد.
• امکانات مزدبگیران در زمنیه مقاومت بر ضد تضییع حقوق کاری به دلایل زیر محدودتر شده است:

1

• به دلیل افزایش فشار کار

2

• به دلیل همبستگی زدائی

3

• به دلیل سیاست غلط موسوم به «همکاری اجتماعی» از سوی سندیکاها.

• سیاست حکومت های سوسیال ـ دموکرات و احزاب بورژوائی به تضییع هرچه بیتشر حقوق کاری و اجتماعی طبقه کارگر منجر می شود.
• مناسبات کاری غیرعادی از قبیل استقلال ظاهری و قراردادهای کاری عجیب و غریب در کلیه عرصه های کار رواج روزافزون می یابند.

4
تز چهارم

• بخش اعظم مناسبات کاری عادی تاکنون معتبر، بطرز روزافزونی دستخوش تغییرند:
• ساعات کار روزانه افزایش می یابد و میزان دستمزد رو به کاهش می رود.

• این روند بطرز نامتناسبی به زیان زنان کارگر تمام می شود.

• کارهای تمام وقت به کارهای کوتاهمدت تجزیه می شوند.

• زمان کار متناسب با ظرفیت کارخانه ها رواج می یابد.
• مناسبات کاری کوتاهمدت رواج روز افزون می یابند.
• علاوه بر این، اقداماتی در عرصه وضع قوانین اجتماعی صورت می گیرند که در جهت بیرون راندن زنان از محیط سیر می کنند.

5
تز پنجم

• بسیاری از افراد متخصص ـ بویژه جوانان ـ به امید و یا به توهم کسب استقلال به «تأسیس شرکت های مستقل» دست می زنند.
• ولی اغلب در آخر کار، به جای استقلال آرزوئی، با کوهی از بدهی روبرو می شوند.
• موقعیت اجتماعی آنها به موقعیت اجتماعی کارگران مزدبگیر نزدیکتر می شود، ولی خودبهره کشی آنها احتمالا بالاتر از خودبهره کشی کارگران مزدبگیر می ماند.

• میان این دسته از شاغلین مستقل نیز همبستگی و شعور سیاسی چپگرا رشد می کند.

• از این رو، باید آنها را بمثابه متحدی در راستای منافع طبقه کارگر بسیج کرد.

6
تز ششم

سازمان کمونیستی راستین، سازمان طبقه کارگر و کلیه اقشار زحمتکش است که از شرایط بهره وری شدت یافته سرمایه مالی و انحصاری رنج می برند.

• اینجا ما نه با قربانیان مدرنیزاسیون، بلکه با استثمار شدت یافته کهنه و نو سر و کار داریم.


سازمان کمونیستی راستین بیانگر منافع کارگران، مستخدمین، کارمندان پائین رتبه، شاغلین مستقل و یا «مستقل نما» ست و در پی تدوین و توسعه سیاستی برای آنها و با آنها جهت مبارزه مشترک در راه شرایط بهتر کار و زندگی است.


7
تز هفتم

• مقاومت در برابر وخیمتر گشتن حقوق کاری و حقوق اجتماعی باید سازمان داده شود و رهبری شود.

• جلوی تجاوز بر تضمین های حقوق کاری، بر قراردادهای دسته جمعی و بر قراردادهای حداقل دستمزد، صندوق همکاران، بیمه های اجتماعی و سالخوردگی و غیره باید با استفاده از کلیه وسایل حقوقی و سیاسی گرفته شود.


• برای نیل به این هدف باید سندیکاها را تحت فشار قرار داد و در کارگاه ها، کارخانه ها و نمایندگی کارگری به تبلیغ و ترویج مواضع مترقی پرداخت.


8
تز هشتم

• مبارزه بر ضد مناسبات کاری غیرمعمولی و کمرشکن باید با استفاده از همه وسایل بطرق زیر صورت گیرد:

1

• از طریق به چالش کشیدن شعور غلط و توهم آمیز.

2

• از طریق تبدیل مناسبات کاری غیرمعمولی و کمرشکن به مناسبات کاری معمولی با شکایت بردن به دادگاه کار.

3

• از طریق مبارزه بخاطر استاندارد کاری و حقوق اجتماعی برای «شاغلین مستقل نما»

9
تز نهم

• هدف ما باید تقویت شهامت انسان های زحمتکش باشد، تا به دفاع از حقوق خویش برخیزند و حداقل از حقوق کاری موجود در جهت احقاق حقوق خویش استفاده کنند.

• پیش شرط لازم برای این کار، عبارت است از تقویت همبستگی اندیشی بخش های منفرد طبقه کارگر نسبت به بخش های منفرد دیگر این طبقه.


• شاغلین مستقل کوچک، صاحبان حرفه ها و اصناف و هنرمندان باید به این همبستگی جلب شوند.

• زیرا آنها بلحاظ موقعیت اجتماعی خویش بطرز روزافزونی «پرولتریزه» می شوند.

10
تز دهم

• یکی از شاخص های ماهوی طبقه کارگر امروزی، چندفرهنگی بودن آن است.

• مهاجرت از کشورهای اروپای جنوب شرقی و شرقی سوبژکت های جدید و بویژه ارزان استثمار را به بازار کار دولت های کاپیتالیستی جاری کرده است.


• کارگران مهاجر در معرض سیستم استثماری جدید، شدید و بی شرمی قرار گرفته اند.


• رادیکالیسم راستگرا و پوپولیسم راستگرا به بهانه کارگران مهاجر و بر ضد آنها به تبلیغ بی بند و بار خارجی ستیزی و کینه نژادی می پردازند.


• (پوپولیسم به سیاستی سرشار از عوامفریبی و اوپورتونیسم اطلاق می شود که با تولید هراس واهی در دلها توده ها را به قبول نظریات خویش وامی دارند و از آب گل آلود ماهی می گیرند. مترجم)

• این مسئله در بحث پیرامون گسترش اروپا به اروپای شرقی نیز مطرح می شود.

• برای ما کمونیست ها، مبارزه بر ضد رادیکالیسم راست، بیگانه ستیزی و راسیسم وظیفه ای بی چون و چرا ست.

• زیرا انترناسیونالیسم (برادری بین المللی کارگران) ستون فقرات سیاست ما را تشکیل می دهد.

• طبقه کارگر امروزه در هر کشور انترناسیونالیزه شده است.

• طبقه کارگر دیری است که به طبقه ای ترانس ناسیونال (چندملیتی) بدل شده است.


• هر کوششی در جهت تجزیه طبقه کارگر به بهانه تعلقات ملی، قومی، قبیله ای، مذهبی و غیره آب به آسیاب سیاست «تفرقه بانداز و حکومت کن» سرمایه حاکم و فراکسیون های سیاسی آن خواهد ریخت.


• ما نه تنها مخالف سرسخت این سیاست هستیم، بلکه بر ضد چنین سیاستی به مبارزه ای آشتی ناپذیر برمی خیزیم.


11
تز یازدهم

• مسئله تقسیم دارائی از بالا به پائین، مالیات بندی بر ثروت کلان و املاک و مستغلات بزرگ باید بخشی از استراتژی ما را در مبارزه بخاطر احقاق حقوق طبقه کارگر تشکیل دهد.

• این سیاست اما باید عرصه های اجتماعی زیرین در پیرامون طبقه کارگر را نیز در برگیرد:


1

• سیستم آموزشی را.

2

• تحصیل و ادامه تحصیل را.

3

• شرایط زندگی و سکونت را.

• مفهوم کار نباید به کار مبتنی بر دستمزد تقلیل یابد، بلکه باید عرصه کار بازتولید را نیز شامل شود که عمدتا از سوی زنان جامعه در چارچوب اقشار زحمتکش و مزدبگیر صورت می گیرد.

12
تز دوازدهم

• آماج ما عبارت است از تحول انقلابی جامعه و تشکیل جامعه سوسیالیستی با مشخصات زیرین:

1

• جامعه سوسیالیستی، جامعه ای است که در آن بر بیگانگی کار بتدریج غلبه می شود.

2

• جامعه سوسیالیستی، جامعه ای است که در آن سود و منفعت دیگر کعبه آمال محسوب نمی شود.

3

• جامعه سوسیالیستی، جامعه ای است که در آن بر استثمار انسان بوسیله انسان غلبه می شود.

در روند توسعه این آماج باید همواره بربریت سرمایه داری و انسانیت ستیزی بی رحمانه آن در مقیاس تمام ارضی و همچنین در مقیاس ملی (اطریش) نشان همگان داده شود.

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر