۱۳۸۹ اسفند ۲۵, چهارشنبه

آشنائی با مفهوم قرارداد اجتماعی


فردیناند تونیس (1855 ـ 1936)
جامعه شناس، اقتصاد دان طبیعی، فیلسوف آلمانی
مؤلف آثار بیشمار:
جامعه و همبود
بلحاظ معرفتی ـ نظری طرفدار وحدت همه علوم بود

قرارداد اجتماعی
پروفسور دکتر وینفرید شرودر
برگردان شین میم شین

• قرارداد اجتماعی به مفهوم «تئوری های حقوق طبیعی مدرن» اطلاق می شود.
• بنظر نمایندگان «تئوری های حقوق طبیعی مدرن»، جامعه و دولت نه چیزهای طبیعی اند و نه چیزهای خداخواسته.

• نمایندگان «تئوری های حقوق طبیعی مدرن» که انسان را بمثابه موجودی آزاد، برابر و توانا به توسعه و تکامل تلقی می کنند، پیدایش جامعه و دولت را بمثابه توافق داوطلبانه و عاقلانه بر سر قراردادی تلقی می کنند که در نتیجه آن میان اراده انسان های منفرد (خاص) و اراده عمومی (عام) انطباق برقرار می شود.


• بنظر هوبس، همزیستی جانوران بطور طبیعی در غریزه آنها نهاده می شود، ولی همزیستی انسان ها امری قراردادی است و لذا نه طبیعی، بلکه مصنوعی است.


• هوبس می نویسد:

• «ما زمانی از دولت مؤسسه بندی شده صحبت می کنیم که تعداد زیادی از انسان ها تصمیم بگیرند و بر پایه قراردادی با یکدیگر، فردی را و یا گروهی را با رأی همگانی بر گزینند تا حق نمایندگی همه اعضای همبود به او محول شود و او نماینده آنها باشد.»

I
فرم های تئوری قرارداد اجتماعی

• تئوری قرارداد اجتماعی دو فرم داشته است:

1
فرم مورد نظر هوبس


توماس هوبس (1588 ـ 1679)
ریاضی دان، تئوریسن دولتی و فیلسوف انگلیسی در
عصر جدید آغازین
کتاب معروف او «هیولا» نام دارد.

• در این فرم از عقد قرارداد میان تک تک اعضای همبود با خود مختار سخن می رود.

2
فرم مورد نظر جان لاک

• در این فرم از عقد قرارداد میان مجموعه شهروندان سخن می رود که جامعه را تشکیل داده اند.
• بعد نوبت به عقد قرارداد میان جامعه و خود مختار می رد.

*****

• در فرم اول، قرارداد اجتماعی و قرارداد دولتی بر هم منطبق می شوند و انحلال قرارداد به معنی بازگشت به وضع طبیعی تلقی می شود.

• در فرم دوم، دولتوندها می توانند قدرتی را که به خود مختار واگذار کرده اند، بازپس گیرند، بی آنکه به قهقرای وضع طبیعی سقوط کنند.

• تئوری قرارداد را می توان یک پیشرفت معرفتی تلقی کرد:
• زیرا بوسیله این تئوری نه فقط دولتوندان و نمایندگان دولت بمثابه دو وجه مختلف تلقی می شوند، بلکه علاوه بر آن، اصول حکومت بطور عقلی استدلال می شود و دولتوندان بمثابه حاملین جامعه برجسته می شوند که رژیم حاکم نماینده منافع آنها ست.

• شکی نیست که این تئوری حاوی انتقادی بر دسپوتیسم (حکومت مطلقه) و هر نوع دولت است که نه نماینده اراده عمومی، بلکه نماینده اراده فردی است.

• این تئوری انقلاب سیاسی را ـ حتی ـ توجیه می کند.

• به محدودیت تئوری قرارداد، در رابطه با عدم توجه به نابرابری اقتصادی و اجتماعی ژان ژاک روسو اشاره می کند.
• او در سال 1755 در مقاله ای می نویسد:
• «ما قرارداد اجتماعی را در رابطه با دو طبقه فقیر و ثروتمند در سه کلمه جمعبندی می کنیم:
• شما به من احتیاج دارید، برای اینکه من ثروتمند م و شما فقیرید.
• بیائید با هم قراردادی ببندیم.
• تا من به شما اجازه دهم که افتخار خدمت به من را داشته باشید، بشرط اینکه شما به ازای زحماتی که من به سبب حکومت کردن بر شما متحمل می شوم، مازاد محصول کارتان را به من واگذار کنید.»

• مارکس در اثر بزرگ خویش تحت عنوان «کاپیتال» اهمیت این نظر ژان ژاک روسو را برجسته می کند.

• ژان ژاک روسو در اثر خویش تحت عنوان «قرارداد اجتماعی» (1762) و با دادن شعار «خود مختاری خلق»، این مسئله را در مد نظر داشته است.

• محدودیت بنیادی تئوری قرارداد اجتماعی پس از انقلاب فرانسه آشکار گردید.


3
مارکسیسم و تئوری قرارداد اجتماعی

• مارکسیسم بر آن است که انسان ـ بمثابه موجود اجتماعی ـ بوسیله هیچ قراردادی جامعه و دولت را بنیانگذاری نمی کند، بلکه در پیوند با توسعه نیروهای مولده و ببرکت مبارزات اجتماعی و سیاسی تاریخ خود را می سازد، به عبارت دیگر نظام اجتماعی و سیاسی خود را تکامل می بخشد.

4
تئوری قرارداد اجتماعی در حال حاضر

• بقایای طرح اجتماعی که با قرارداد اجتماعی انطباق دارد، در حال حاضر هنوز هم در تئوری هائی از قبیل «تضاد میان جامعه و همبود» (تونیس) به چشم می خورد که از ساختاربندی، عقلائی سازی و فرم بندی آن صحبت می شود.
• در پارلمانتاریسم بورژوائی نیز می توان شاهد بقایای آن بود.

• مراجعه کنید به حقوق طبیعی، قرارداد دولتی.


پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر