جنگ توتالیتر (سرتاسری) و توتالیتاریسم
دومه نیکو لوسوردو
برگردان شین میم شین
1999
دومه نیکو لوسوردو
برگردان شین میم شین
1999
• تاریخ اتحاد جماهیر شوروی را نمی توان و نباید از بافت بین المللی آن جدا کرد.
• حکومت ترور مبتنی بر توتالیتاریسم (صرفنظر از سنن آسیایی که تاًثیر منفی خود را بر شیوهً لنینی و استالینی حکومت باقی می گذارند) خاص شوروی نبوده است، بلکه به قول ماکس وبر، بعد از «جنگهای سی سالهً دوم» در سراسر جهان رایج بوده و دولت ها ـ حتی در لیبرال ترین کشورها ـ با تکیه بر اعمال زور مستور در لفافهً قانون، به مراکز تصمیم گیری در بارهً زندگی و مرگ و آزادی مردم بدل می شوند.
• از آنجمله اند :
• بسیج عمومی، دادگاه های نظامی، اعدام ها و کشتارهای دسته جمعی.
• (جنگ سیساله، جنگی میان سال های ۱۶۱۸ و ۱۶۴۸بوده که بیشتر در خاک امپراتوری مقدس روم رخ داد و در آن ابرقدرتهای اصلی اروپایی به منظور تثبیت قدرت و تعیین مرزهای جدید شرکت داشتند.
• علت این کشمکش ولی در نهایت، به درگیری بین دو مذهب کاتولیک و پروتستان و همچنین رقابت بین حکومتهای هابسبورگیِ اطریش و اسپانیا با قدرتهای دیگر منطقه که فرانسه، هلند، دانمارک و سوئد بودند و به کشمکش هابسبورگ - فرانسه مشهور شده بود، برمیگشت.
• این جنگ همچنین قحطی و بیماریهای گوناگونی را به همراه داشت و باعث شد، که کشور آلمان از جمعیت خالی شود.
• به طوری که در جنوب آلمان تنها حدود یک سوم زنده ماندند.
• هرچند که این جنگ سی سال طول کشید ولی درگیری آن سیصد سال دیگر ادامه داشت.
• این جنگ با عهدنامه وستفالی که در مونستر بسته شد پایان گرفت. مترجم، از ویکی پدیا)
• برای اثبات این ادعا نظری به ایالات متحدهً امریکا بیندازیم:
• بعد از جریان پرل هاربر، روزولت فرمان داد، کلیهً امریکایی های ژاپنی اصل را (حتی زنان و کودکان را) بازداشت و به اردوگاه های کار اجباری منتقل کنند.
• توجه داشته باشید که این امر نه به سبب ارتکاب جرمی توسط آنها، بلکه صرفا بخاطر تعلق آنها به قوم مظنون بوده است.
• این یکی از اجزاء تعیین کننده توتالیتاریسم است.
• اینجا نیز اصل مسئولیت فردی زیر پا گذاشته می شود.
• در سال 1950 مقررات مک کاران به تصویب می رسد، قانونی که ساختن 6 اردوگاه کار اجباری را در دستور روز قرار می دهد.
• این اردوگاه ها در نقاط مختلف ایالات متحدهً امریکا، به زندانیان سیاسی اختصاص می یابند.
• طراحان و طرفداران این اندیشه را بسیاری از نمایندگان کنگرهً امریکا تشکیل می دهند، که روزی به عنوان رئیس جمهور ایالات متحدهً امریکا معروف خواهند شد:
• کندی، نیکسون و جانسون از آنجمله اند.
• حتی شخصی کردن سیاست را نیز می توان مورد مقایسه قرار داد :
• روزولت، که سوار بر امواج بحران، رئیس جمهور امریکا می شود، با سوء استفاده از امکانات دولتی، سه بار پشت سر هم انتخاب می گردد و وقتی دار باقی را وداع می کند، برای چهارمین بار رئیس جمهور شده است.
• بسیج عمومی به عنوان پی آمد ناگزیر جنگ، تحمیل طرز تفکر واحدی را بر مردم به همراه می آورد.
• ولی این پدیده حتی در کشورهایی که دارای سنن لیبرالی پایداری هستند و علاوه بر آن در موقعیت جغرافیایی نسبتا ایده آلی بسر می برند (مثلا در پناه دریاها و اقیانوس ها قرار دارند) رواج وسیع می یابد.
• در حالیکه کشور شوراها، در «وضع غیرعادی» مداوم بسر می برد و از نظر جغرافیایی موقعیت بسیار نامناسبی دارد.
• اگر ما این دورهً 34 ساله (از 1917 تا 1953 ـ سال مرگ استالین) را مورد مطالعه قرار دهیم، به این نتیجه می رسیم که این دوره حداقل 4 یا 5 جنگ و 2 انقلاب بزرگ به خود دیده است:
1
از غرب
• اتحاد جماهیر شوروی، تا برقراری صلح برست لیتووسک، مورد تجاوز آلمان ویلهلمی قرار می گیرد.
• بعد مورد تجاوز آلمان هیتلری ـ فاشیستی قرار می گیرد.
• و بالاخره «جنگ سرد» ناشی از تشنجات منطقه ای، که هر آن می توانست به «جنگ داغ» بدل شود و در آن، حتی بمب اتمی مورد استفاده قرار گیرد.
2
از شرق
• ژاپن که تازه در سال 1922 از سیبری و در سال 1925 از ساخالین بیرون رفته است، با حمله به منچوری، به خطر نظامی جدی در مرزهای اتحاد جماهیر شوروی بدل می شود و در سال 1938 ـ 1939 (قبل از شروع رسمی جنگ جهانی دوم) به جنگ مرزی بزرگی مبادرت می ورزد.
• حکومت ترور مبتنی بر توتالیتاریسم (صرفنظر از سنن آسیایی که تاًثیر منفی خود را بر شیوهً لنینی و استالینی حکومت باقی می گذارند) خاص شوروی نبوده است، بلکه به قول ماکس وبر، بعد از «جنگهای سی سالهً دوم» در سراسر جهان رایج بوده و دولت ها ـ حتی در لیبرال ترین کشورها ـ با تکیه بر اعمال زور مستور در لفافهً قانون، به مراکز تصمیم گیری در بارهً زندگی و مرگ و آزادی مردم بدل می شوند.
• از آنجمله اند :
• بسیج عمومی، دادگاه های نظامی، اعدام ها و کشتارهای دسته جمعی.
• (جنگ سیساله، جنگی میان سال های ۱۶۱۸ و ۱۶۴۸بوده که بیشتر در خاک امپراتوری مقدس روم رخ داد و در آن ابرقدرتهای اصلی اروپایی به منظور تثبیت قدرت و تعیین مرزهای جدید شرکت داشتند.
• علت این کشمکش ولی در نهایت، به درگیری بین دو مذهب کاتولیک و پروتستان و همچنین رقابت بین حکومتهای هابسبورگیِ اطریش و اسپانیا با قدرتهای دیگر منطقه که فرانسه، هلند، دانمارک و سوئد بودند و به کشمکش هابسبورگ - فرانسه مشهور شده بود، برمیگشت.
• این جنگ همچنین قحطی و بیماریهای گوناگونی را به همراه داشت و باعث شد، که کشور آلمان از جمعیت خالی شود.
• به طوری که در جنوب آلمان تنها حدود یک سوم زنده ماندند.
• هرچند که این جنگ سی سال طول کشید ولی درگیری آن سیصد سال دیگر ادامه داشت.
• این جنگ با عهدنامه وستفالی که در مونستر بسته شد پایان گرفت. مترجم، از ویکی پدیا)
• برای اثبات این ادعا نظری به ایالات متحدهً امریکا بیندازیم:
• بعد از جریان پرل هاربر، روزولت فرمان داد، کلیهً امریکایی های ژاپنی اصل را (حتی زنان و کودکان را) بازداشت و به اردوگاه های کار اجباری منتقل کنند.
• توجه داشته باشید که این امر نه به سبب ارتکاب جرمی توسط آنها، بلکه صرفا بخاطر تعلق آنها به قوم مظنون بوده است.
• این یکی از اجزاء تعیین کننده توتالیتاریسم است.
• اینجا نیز اصل مسئولیت فردی زیر پا گذاشته می شود.
• در سال 1950 مقررات مک کاران به تصویب می رسد، قانونی که ساختن 6 اردوگاه کار اجباری را در دستور روز قرار می دهد.
• این اردوگاه ها در نقاط مختلف ایالات متحدهً امریکا، به زندانیان سیاسی اختصاص می یابند.
• طراحان و طرفداران این اندیشه را بسیاری از نمایندگان کنگرهً امریکا تشکیل می دهند، که روزی به عنوان رئیس جمهور ایالات متحدهً امریکا معروف خواهند شد:
• کندی، نیکسون و جانسون از آنجمله اند.
• حتی شخصی کردن سیاست را نیز می توان مورد مقایسه قرار داد :
• روزولت، که سوار بر امواج بحران، رئیس جمهور امریکا می شود، با سوء استفاده از امکانات دولتی، سه بار پشت سر هم انتخاب می گردد و وقتی دار باقی را وداع می کند، برای چهارمین بار رئیس جمهور شده است.
• بسیج عمومی به عنوان پی آمد ناگزیر جنگ، تحمیل طرز تفکر واحدی را بر مردم به همراه می آورد.
• ولی این پدیده حتی در کشورهایی که دارای سنن لیبرالی پایداری هستند و علاوه بر آن در موقعیت جغرافیایی نسبتا ایده آلی بسر می برند (مثلا در پناه دریاها و اقیانوس ها قرار دارند) رواج وسیع می یابد.
• در حالیکه کشور شوراها، در «وضع غیرعادی» مداوم بسر می برد و از نظر جغرافیایی موقعیت بسیار نامناسبی دارد.
• اگر ما این دورهً 34 ساله (از 1917 تا 1953 ـ سال مرگ استالین) را مورد مطالعه قرار دهیم، به این نتیجه می رسیم که این دوره حداقل 4 یا 5 جنگ و 2 انقلاب بزرگ به خود دیده است:
1
از غرب
• اتحاد جماهیر شوروی، تا برقراری صلح برست لیتووسک، مورد تجاوز آلمان ویلهلمی قرار می گیرد.
• بعد مورد تجاوز آلمان هیتلری ـ فاشیستی قرار می گیرد.
• و بالاخره «جنگ سرد» ناشی از تشنجات منطقه ای، که هر آن می توانست به «جنگ داغ» بدل شود و در آن، حتی بمب اتمی مورد استفاده قرار گیرد.
2
از شرق
• ژاپن که تازه در سال 1922 از سیبری و در سال 1925 از ساخالین بیرون رفته است، با حمله به منچوری، به خطر نظامی جدی در مرزهای اتحاد جماهیر شوروی بدل می شود و در سال 1938 ـ 1939 (قبل از شروع رسمی جنگ جهانی دوم) به جنگ مرزی بزرگی مبادرت می ورزد.
• همهً این جنگ ها، یا مثل تجاوز آلمان ویلهلمی و رایش سوم، جنگ های توتالیتر (سرتاسری) بوده اند، یعنی بدون اعلام رسمی جنگ آغاز می شوند و یا تجاوز برق آسا بوده اند، یعنی بلافاصله بعد از اعلام رسمی جنگ، جهت سرنگونی رژیم موجود آغاز می شوند.
• تجاوز هیتلری ـ فاشیستی، حتی ریشه کن کردن نسل «انسان واره های نژاد پست» در شرق را هدف خود قرار می دهد.
• علاوه بر جنگ ها باید از انقلابات نام برد، انقلاب اکتبر که در صدد دسته جمعی کردن کشاورزی بر می آید و انقلاب 1929 که به صنعتی کردن کشور شوراها دست می زند.
• توتالیتاریسم لنینی و استالینی، علیرغم تفاوت بنیادی فی ما بین، در خطوط اصلی شان، حاکی از آنند که با «جنگ توتالیتر» و «وضع غیرعادی» مداوم در کشور مواجه بوده اند، آنهم در کشوری عقب مانده و فاقد سنن لیبرالی.
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر