۱۴۰۰ شهریور ۹, سه‌شنبه

فرهنگ مفاهیم فلسفی (الف) امکان (۳)

Thumbnail

 پروفسور دکتر گونتر کروبر

برگردان

شین میم شین

 

۴

مقوله «امکان» در ایدئالیسم ذهنی

 

ایمانوئل کانت

 (۱۷۲۴ ـ ۱۸۰۴)

برجسته ترین نماینده فلسفه کلاسیک آلمان

اثر او تحت عنوان «نقد خرد محض» نقطه عطفی در تاریخ فلسفه و آغاز فلسفه مدرن محسوب می شود.

کانت در زمینه های زیر دورنمای فراگیر نوینی به روی فلسفه گشوده است:

اتیک (نقد خرد عملی)

استه تیک (نقد قوه قضاوت)

مذهبفلسفه

حقوقفلسفه

تاریخفلسفه

 

۱

·      در حالیکه ماتریالیسم مکانیکی، امکان را با واقعیت یکی می انگارد، ایدئالیسم ذهنی جدائی مطلق آن دو را اعلام می کند.

 

۲

·      نمایندگان ایدئالیسم ذهنی ـ به ویژه کانت ـ مقوله «امکان» را به مثابه انعکاس روابط عینی ـ واقعی رد می کنند.

 

۳

·      کانت در تئوری مودالیته خود جائی برای امکان عینی ـ واقعی قائل نمی شود:

·      «خودویژگی مقوله های مودالیته عبارت از این است که آنها به مفهوم، که خود به مثابه مسند بدان اضافه می شوند، به عنوان تعین اوبژکت، چیزی اضافه نمی کنند، بلکه فقط از رابطه توان شناخت پرده برمی دارند.»

·      (کانت، «نقد خرد محض» ۲۱۹)

 

·      (مودالیته در منطق عبارت است از اعتبار هر قضاوت و یا درجه تعین مندی هر حکم. مترجم)

 

۴

·      به نظر کانت، امکان و واقعیت مشخصه های سوبژکتیو محض چیزها، روندها و غیره اند که در هیچ رابطه واقعی قرار نمی گیرند.

 

۵

·      شلینگ هم از امکان ـ به همان سان ـ به مثابه رابطه توان  شناخت ما با چیزها سخن می گوید.

 

۶

·      این نظر که امکان از شرایط عینی موجود و از قوانین عینی مؤثر سرچشمه نمی گیرد و به طور سوبژکتیو مشروط می شود، در نتیجه نهائی عملی اش به اراده گرائی (ولونتاریسم) منتهی می شود.

 

۷

·      اراده گرائی فرم عالی خود را در نظریه های نیچه باز می یابد که بنا بر آنها هر چیزی ممکن و هر کاری مجاز است.

 

۵

مقوله «امکان» در فلسفه هگل

  

۱

·      هگل درک سوبژکتیویستی از امکان را ژرفکاوانه به نقد می کشد و این حکم رنگباخته را که ممکن هر آن چیزی است که از نظر منطقی خالی از تناقض باشد، توخالی و سطحی می نامد.

 

۲

·      هگل در عوض، پیوند دیالک تیکی امکان با واقعیت و ضرورت (جبر) را برجسته می کند و مورد تأکید قرار می دهد.

 

۳

·      هگل می گوید:

·      «به محض اینکه کسی چند و چون چیزی را، پیچ و خم ها و شرط و شروط آن را مطالعه می کند، تا به شناخت امکان خفته در آن دست یابد، دیگر نمی تواند در مرحله امکان فرمال درجا بزند، بلکه امکان رئال را در نظر می گیرد.»

 

۴

·      امکان رئال ـ بر خلاف امکان فرمال ـ با مجموعه (کمپلکس) قسمی شرایط عینی پیوند دارد.

·      مجموعه ای که با تکمیل و تبدیل آن به مجموعه تمامعیار، امکان رئال جامه واقعیت به خود می پوشد.

   (خطه امکان را ترک می گوید و وارد خطه واقعیت می شود.

   از قوه به فعل بدل می شود.

     مترجم)

 

۵

·      علاوه بر این «بنا بر امکان فرمال، به دلیل اینکه چیزی امکان پذیر بود، نه تنها خود آن، بلکه چیز دیگری از آن نیز امکان پذیر می گردد.

 

۶

·      امکان رئال، اما با چنین چیز دیگری از خویش مواجه نمی شود.

 

۷

·      برای اینکه آن رئال است و لذا خود نه تنها امکان، بلکه همزمان واقعیت  نیز هست.»

 

۸

·      امکان رئال ـ اما ـ بدین طریق، «چون گشتاور دیگر را، یعنی واقعیت را در بر دارد، خود، ضرورت (جبر)  است.

·      از این رو، هرچیز که واقعا امکان پذیر باشد، آن دیگر نمی تواند چیز دیگری باشد.

·      تحت این شرایط و اوضاع و احوال، چیز دیگری نمی تواند پدید آید.

·      بنابرین، امکان رئال و ضرورت فقط تفاوت ظاهری با هم دارند.»

·      (هگل، «منطق»، فصل ۲، ص ۱۷۶ ـ ۱۷۸)

 

۹

·      غنای افکار دیالک تیکی در آموزه هگل راجع به امکان، لطمه شدیدی می بیند، وقتی که او کردوکار پراتیکی انسان ها را که موجب تبدیل امکان به واقعیت می گردد، در فرم عرفانی با گشتاور خودجنبی و خودبالی «ایده مطلق» جایگزین می سازد.

 

۱۰

·      از این رو ست که دیالک تیک اصیل امکان و واقعیت تنها بر اساس ماتریالیسم دیالک تیکی می تواند مطرح گردد.

 

ادامه دارد.

کلنجار سنگ سخنگویی با سگ سخن جویی (۶۰۱)

          

هانی شافت

آنتی فاشیست شهید هلند  

میم حجری



۸۳۴۹

سنگ سخنگو

پیش شرط تکامل بشر
تخریب سقف دین بر سر آخوند ها ست.
حریف


سگ سخن جو


کسانی که بر ضد مذهب و روحانیت تبلیغ می کنند،
سطح شعور شان چه بسا نازل تر از سطح شعور روحانیت است.

فقط باید از این جماعت پرسید:
چه بدیلی برای مذهب به عنوان فرمی از روح و شعور دارید؟

چون نفی هر چیزی باید با ارائه بدیل بهتر برای ان چیز توأم باشد.

مذهب را فقط می توان از موضع طبقه کارگر نقد کرد.
تکامل مذهب
در این صورت می شود:
مارکسیسم ـ لنینیسم (فلسفه علمی)

ایده ئولوژی طبقه کارگر (مارکسیسم ـ لنینیسم )
نتیجه نفی دیالک تیکی همه فرم های قبلی شعور است:
شعور هنری
شعور اساطیری
شعور مذهبی
شعور فلسفی
شعور علمی

بشر نمی تواند بدون شعور
زندگی کند.
فقط با نان نمی توان زندگی کرد
علاوه بر نان به جان (شعور) نیز نیاز مبرم هست.
اگر غیر از این بود
مذهب اصلا مشتری نمی داشت تا روحانیت فونکسیونی داشته باشد.

۸۳۵۰

سنگ سخنگو

حضرت محمد رسول خودش بود هاست.
رحیم


سگ سخن جو


کسی نمی تواند رسول خودش باشد.
حضرت محمد
رسول الله
است.
رسول اکرم است.
رسول خدا ست.
نه
رسول خویشتن خویش.

  فقط باید الله را
تعریف کرد.
الله چیست و کیست؟

۸۳۵۱ 

سنگ سخنگو

چرا نه خودش را
بلکه دخترش را می خواست غرق کند؟
حریفه


سگ سخن جو


در پس اخبار تلخ و شیرین
حقایقی خرناسه می کشند.

هنر
نه نقل مکانیکی اخبار
بلکه کشف حقایق نهفته در پس پرده اخبار است.

پدری که قصد کشتن دخترش را دارد
به بن بست رسیده است.
تار و پود روحش را بحران فراگرفته است.
مثلا
هراس از آن دارد که زندگی فرزندش
دوزخی شرم انگیز و درد انگیز باشد.

چنین پدری
از تولید مثل
عمیقا پشیمان است.
با اعدام فرزند
غسل توبه عملی می ریزد.

انتقاد از دیوانه بحران زده و به بن بست رسیده،
آسان است.
کشف دلایل اجتماعی جنون و بحران
و
به ویژه
کشف راه حل خروج از بحران
دشوار است.

۸۳۵۲ 

سنگ سخنگو

ماکسیم رودنسون
"جاذبه اسلام"

غرب همواره می کوشد در برخورد با ملت های استعمار زده، آنچه را که در حیات فرهنگی و معنوی روزمره آنان از مصرف افتاده و کهنه شده باشد، حفظ نماید و به هر اندازه ی که اسلام ، جهان مسلمان از عصر کنونی دورتر باشد و بیشتر به عقب بازگشت کرده باشد و جوامع اسلامی طالب پرور و جهادی پرور شوند 

 برای غرب جاذبه ی بیشتری دارد.


سگ سخن جو


غرب؟
بورژوازی
قرن ها ناقد و نقاد مذهب و خرافات مذهبی بوده است.
در انقلاب بورژوایی کبیر فرانسه
گردن کلفت روحانیان را و پادشاهان و اشراف فئودال
را
به گیوتین بسته است
و
کوچه های پاریس را از خون آنان سیراب کرده است.

بورژوازی
دیری است که
تغییر کرده است
و
مرتجع گشته است.
در نتیجه به وحدت با روحانیت و سلطنت رسیده است
و
به حمایت از نظامات اجتماعی برده داری و فئودالی کمر بسته است.


۸۳۵۳ 

سنگ سخنگو

مالکیت خصوصی و ستم جنسیتی همزاد هستند که کانون اولیه هر دوی آنها اولین خانواده های پاتریارکالی بود که بعد از فروپاشی کمون های اولیه شکل گرفتند.. جامعهء برداری بعنوان یک فرماسیون تاریخی خروجی رشد و گسترش بعدی این خانواده های منفرد پدر- مرد سالار بود.. بقول مارکس:
« تقسيم کار که همۀ اين تضادها به تلويح در آن واقع است، و خود بر تقسيم طبيعی کار در خانواده و تقسيم جامعه به خانواده های منفرد مخالف؛ با يکديگر استوار است، متضمن توزيع، و به راستی توزيع نابرابر، کمی و کيفی کار و محصولات آن و در نتيجه دارائی (مالکيت) است که هسته، يعنی اولين شکل آن در خانواده که در آن زن و فرزندان بردگان شوهر هستند، قرار دارد. اين بردگی که به صورت پنهان در خانواده وجود دارد، با وجود همۀ خامی اش، اولين شکل مالکيت است؛ ليکن حتی در اين مرحله، به طور کامل با تعريف اقتصاددان های امروزين که آن را قدرت استفاده از نيروی کار ديگران می دانند، مطابقت دارد...»

راوی
مالکیت خصوصی و ستم جنسیتی همزاد هستند که کانون اولیه هر دوی آنها اولین خانواده های پاتریارکالی بود که بعد از فروپاشی کمون های اولیه شکل گرفتند.. جامعهء برداری بعنوان یک فرماسیون تاریخی خروجی رشد و گسترش بعدی این خانواده های منفرد پدر- مرد سالار بود


سگ سخن جو


مفاهیم مادر سالاری و پدرسالاری
برای توضیح زن ستیزی
فاقد علمیت و حقیقت اند.

امپریالیسم از این مفاهیم
برای عوامفریبی بهره برمی گیرد.
برای توضیح تحریف آمیز زن ستیزی با توسل به معیار جنسیتی بهره برمی گیرد.

جامعه بشری دهها هزار سال
تحت شرایط تقسیم کاری مبتنی بر مادر سالاری و پدرسالاری به سر برده است
بدون اینکه مرد ستیزی و یا زن ستیزی رواج داشته باشد.
تقسیم کار نافی برابری نبوده است و نخواهد بود.

زن ستیزی
با تقسیم جامعه بشری به طبقات متخاصم برده و برده دار
شروع شده است که تصادفا در شرایط مبتنی بر تقسیم کار پدرسالاری صورت گرفته است.
یعنی
میان پدرسالاری و زن ستیزی
رابطه علی (علتی ـ معلولی) وجود ندارد.
اصولا
توضیح اکونومیستی مسائل
معیوب
و
نارسا
و
گمراه کننده است.

پیش به سوی توضیح فلسفی ـ علمی (مارکسیستی ـ لنینیستی) مسائل

۸۳۵۴ 

سنگ سخنگو

 
انقلاب سوسیالیستی باید در سطح بین المللی صورت گیرد.
سارا

 
سگ سخن جو


این جمله به چه معنی است؟
منظور سارا وقوع همزمان انقلاب سوسیالیستی در همه کشورها ست؟
حتی نظر کلاسیک های مارکسیسم
این نبوده است.
چرا و به چه دلیل باید انقلابات سوسیالیستی در سطح بین المللی صورت گیرند؟

مگر انقلابات برده داری، فئودالی و بورژوایی در سطح بین المللی انجام گرفته اند؟
میان پیروزی برده داری در روم باستان و یا یونان باستان و پیروزی انقلاب برده داری (اسلامی) در خاور
قرن ها فاصله بوده است

۸۳۵۵ 

سنگ سخنگو
⁠حضرت محمد که نمی گوید که رسول بتی است.
حضرت محمد بت پرستی را با خدا پرستی جایگزین کرده است.
اسم بت بزرگ را برای تسهیل تفهیم رسالت خود به خدای جدید داده است
 

۸۳۵۶ 

سنگ سخنگو

توی یک جمع بی حوصله نشسته بودم
طبق عادت همیشگی مجله را ورق زدم تا به جدول رسیدم
خواندم سه عمودی
یکی گفت : بلند بگو
گفتم : یک کلمه سه حرفیه _ ازهمه چیز برتر است؟
حاجی گفت: پول
تازه عروس مجلس گفت: عشق
شوهرش گفت: یار
کودک دبستانی گفت: علم
حاجی پشت سرهم گفت : پول، اگه نمیشه طلا، سکه
گفتم: حاجی اینها نمیشه
گفت: پس بنویس مال
گفتم: بازم نمیشه
گفت: جاه
خسته شدم با تلخی گفتم: نه نمیشه
مادر بزرگ گفت:
مادرجان، "عمر" است.
سیاوش که تازه از سربازی آمده بود گفت: کار
ديگری خندید و گفت: وام
یکی از آن وسط بلندگفت: وقت
خنده تلخی کردم و گفتم: نه
اما فهمیدم
تا شرح جدول زندگی کسی را نداشته باشی
حتی یک کلمه سه حرفی آن هم درست در نمی آید !
هنوز به آن کلمه سه حرفی جدول خودم فکر میکنم
شاید کودک پا برهنه بگوید: کفش
کشاورزبگوید: برف
لال بگوید: حرف
ناشنوا بگوید: صدا
نابینا بگوید: نور
و من هنوز در فکرم که چرا کسی نگفت: " خدا  "


سگ سخن جو

 

 ⁠خوب خود تو گفتی خدا. جور درآمد؟
حل جدول کسب و کار علافان است و نه مولدان و خردمندان

ادامه دارد.