جمعبندی
از
مسعود بهبودی
ویرایش:
احمد بهراد
رستگار شدیم
درسپیده دمان
وقتی که خدا
با
خورجینی مملو ازخمپاره و پاره سنگ
به کوچههای آبادی رسید.
پایان
باز هم خوش به حال شما
۱
در طویله ما
۴۰ سال آزگار است
که
بدتر از داعش و عردوغان و طالبان
بر اریکه قدرت نشسته است
۲
از این رو
جامعه
طویله شده است.
۳
سران و سرداران و سرباران طویله
مشتی لات و لاشه و لاش خورند
که
عرعر حتی بلد نیستند
۴
و
جهاد فی سبیل الدلار
کسب و کار هر روزه طالبان طویله ما ست.
۵
به داد امت بدبخت
مگر خدا برسد
اندیشههای این انقلابی بزرگ چه درسهایی برای امروز ما میتواند داشته باشد؟
حریف
۱
اولا
اندیشه چگونه می تواند درس باشد؟
۲
ثانیا
اندیشه
همیشه و همه جا
چیزی تاریخی است.
۳
تاریخی
بدان معنی است که همیشه همان نیست
یعنی
کهنه می شود
احتیاج تصحیح، تدقیق، تکمیل دارد.
۴
مثال:
امروز هوا گرم است.
این یک اندیشه است.
۵
این اندیشه فردا می تواند بی اعتبار باشد.
۶
اندیشه ها (افکار)
در صورتی می توانند همیشه و همه جا معتبر باشند که قانون باشند.
۷
مثال:
آب تحت فشار جو در ۱۰۰ درجه سانتیگراد می جوشد.
این اندیشه ای است
و ضمنا قانونی فیزیکی است و کهنه نمی شود.
۸
البته
باید توجه داشت که پاارمترهای این قانون
قابل تغییرند
و
نتیجتا
درجه جوش آب را می توان تغییر داد.
۹
مثال:
اگر پارامتر فشار را بالاتر بریم
یعنی مثلا آب را تحت فشار بالاتر از فشار جو قرار دهیم
آب در ۱۲۰ درجه و یا حتی در ۲۰۰ درجه به جوش خواهد آمد
۱۰
اگر آب را تحت فشار پایین تر از فشار جو قرار دهیم
آب در صفر درجه سانتیگراد و یا حتی در منهای ۲۰ درجه سانتیگراد به جوش خواهد آمد
۱۱
ثالثا
افراد تعیین کننده نیستند.
۱۲
با
لنین لنین گفتن الکی و خر رنگ کنکی
دهان کسی شیرین نمی شود.
۱۳
تعیین کننده لنینیسم است که مارکسیسم تکامل یافته است و ربط تعیین کننده ای به لنین ندارد.
۱۴
مهم
نه
اندیشه های لنین
به طور کلی
بلکه مفاهیم فلسفی به میراث مانده از لنین و به ویژه مارکسیست ـ لنینیست ها هستند.
۱۵
مفاهیم اند که خشت های اساسی عمارت اندیشه اند.
۱۶
مفاهیم اند که تفکر مفهومی را امکان پذیر می سازند
۱۷
ما این مفاهیم را از ۲۰ سال قبل
پیدا
ترجمه
تمرین
و
منتشر می کنیم.
۱۸
اگر
لنین باشد
فراگیری و تمرین و تکثیر و توزیع و تبلیغ و ترویج مفاهیم را توصیه خواهد کرد.
۱۹
برای خروج از خریت
چاره ای جز کسب لیاقت تفکر مفهومی و روشنگری علمی و انقلابی وجود ندارد.
۲۰
در هر صورت
آثار و افکار لنین و هر کس دیگر
باید از سکوی مارکسیستی - لنینیستی کنونی
تحلیل شوند.
برتولت برشت
(سخنرانی برتولت برشت در نخستین کنگرهٔ جهانی نویسندگان» پاریس، ژوئن ۱۹۳۵)
" فاشیسم
(و اکنون فوندامنتالیسم)
معتقد است که در تربیت افراد کوتاهی شده.
فاشیسم امید فراوانی به نفوذ در مغز انسانها و تسخیر قلوب آنها بسته است.
فاشیسم، تعلیم خشونت در مدارس، روزنامهها و تآترها را بهخشونت حاکم در شکنجهگاههای خویش میافزاید.
آری، فاشیسم تمامی ملت را چنین تربیت میکند و در تمام طول روز، بیوقفه بدین امر مشغول است.
فاشیسم نمیتواند چیز زیادی بهتودهٔ مردم بدهد،
چون سخت سرگرم «تربیت» انسانهاست.
غذائی برای مردم ندارد،
پس باید تقویت اراده و غلبهٔ بر نفس را تبلیغ کند.
نمیتواند امر تولید را سر و سامان ببخشد و بهجنگ نیاز دارد،
پس باید بهتقویت جرأت و روحیهٔ رزمندگی بپردازد.
بهفداکاری نیازمند است،
پس باید بهتشویق حس فداکاری در افراد دست بزند.
اینها هم برای خود
آرمانهائی
هستند،
توانائیهائی که از انسانها خواسته میشود و بعضی نیز حتی آرمانها و خواستهای متعالی بهشمار میآیند.
ولی ما میدانیم
که
این آرمانها در خدمت کدامین هدف است،
تربیتکننده کیست و چه کسانی از چنین تربیتی بهره میگیرند:
بیشک بهرهگیران، تربیتشوندگان نیستند."
ادامه دارد.